Monday, December 1, 2008

مصاحبه با خانم زهره ارزني وكيل پايه يك دادگستري و حقوقدان

زهره ارزني از وكلاي فعال جنبش زنان است. او به رغم ظاهر بسيار جوانش ، 19 سال است كه تجربه کاروكالت دارد و چندین سال در دفتر خانم مهرانگيز كار کار کرده است و اينك هر دو از وزنه هاي قوي جنبش زنان ايران هستند.
زهره ارزني از اعضاي اوليه كمپين يك ميليون امضا است و در اين مدت هميشه چه در ارتباط با كمپين و چه در ارتباط با مسايل شخصي و حقوقي پاسخگوي اعضا كمپين بوده است.
از اين رو ایشان اولين حقوقداني هستند كه كار گروه ارث برابر براي بالا بردن آگاهي هاي عمومي در نظر گرفت كه مزاحم وقت شان شود . با تشكر از وقتي كه در اختيار ما قرار دادند اولين پرسش اينست كه:
مبناي قانون ارث در قانون مدني ما چيست؟
پاسخ: مبناي قانون ارث در قانون مدني ايران دين اسلام است. كه البته در دوره رضا شاه اين قانون نوشته شده. از سال 1306 تا 1311 قانون مدني ايران تدوين شد و بعد از آن تعدادي از قوانين تغيير كرد. ولي قانون ارث دست نخورده باقي مانده. البته تغيير جزيي كرده ولي اين تغيير مربوط به سهم الارث نيست.

پرسش: ديدگاه فقها در رابطه با ارث چگونه است؟
پاسخ: سه نظر بين فقها وجود دارد.
نظر اول اينست كه زن از همه اموال ارث مي برد. (مثل مسلمانان اهل سنت)ا
نظر دوم مي گويد زن ( اگر از شوهر متوفی )فرزند داشته باشد از تمام اموال و اگر فرزند نداشته باشد از اعياني ارث مي برد.
نظر سوم اينست كه زن چه فرزند داشته باشد چه نداشته باشد از زمين ارث نمي برد.
و متأسفانه نظر سوم را در تدوين قانون مدني ملاك قرار داده اند و تا به امروز هم تغييري نكرده است.

پرسش: در مورد اقليت هاي مذهبي ارث چگونه تقسيم مي شود؟
پاسخ: اقليت هاي مذهبي بر اساس قانون مدنی در زمینه احوال شخصيه براساس دستورات مذهبی خودشان عمل می کنند مثل ازدواج و طلاق و تقسيم ارث . مثلاً‌در مسيحيت، همه افراد خانواده ارث برابر مي برند مگر متوفي وصيت كرده باشد. در قوانين كليمي، فرزندان ذكور وارث والدين هستند و پسر بزرگ دو برابر پسر يا پسران كوچكتر ارث مي برد، دختر ارث نمي برد ولي جهيزيه ي قابل توجهي مي برد و برادر موظف است خرج خواهر را بدهد. البته شوهر مي تواند نصف اموال خود را به نفع زن صلح كند. آئین نامه زرتشتیان در مورد ارث که سال 1386 تغيير كرد ه است و همه وراث ارث برابر می برند منتهی قبل از این اصلاح مردان دو برابر زنان ارث می بردند . پس در تمام اديان بايد تلاش شود تا دختر و پسر، و زن و مرد ارث برابر ببرند. اگر قانون براساس دين باشد، حتماً بايد اين تلاش ها ادامه پيدا كند تا عدالت در خانواده مطابق استاندارد های جامعه امروز رعايت شود.

پرسش: آيا در ايران تا كنون تلاشي صورت گرفته تا ارث در بين خانواده برابر شود.؟
پاسخ: در اين مورد خير. ولي اين كه زن از زمين ارث ببرد، يعني از كليه اموال شوهر ارث ببرد. نه فقط اعياني و اموال منقول . و یا در صورتیکه زن تنها وارث مرد باشد تمام اموال شوهر را ارث ببرد، در مجلس ششم در قانون مدنی این ا صلاحات را انجام دادند اما به تائید شورای نگهبان نرسید و موضوع مسکوت ماند . در مجلس هفتم هم لايحه اي در مورد ارث بري زن از زمين ارائه شده كه فعلاً آن هم مسكوت گذاشته شده است.

پرسش: در مورد زن بدون ورثه ممكن است توضيح بيشتري بفرماييد؟
پاسخ: اين قانون خيلي جالب است بدين معنا كه اگر زن و مردي ورثه نداشته باشند و زن فوت كند، تمام اموالش به شوهرش مي رسد و اگر مرد فوت كند يك چهارم اموال شوهر به زن و سه چهارم به دولت مي رسد.
پرسش: خانواده هایی که می خواهند دختران و زنانشان به صورت برابر با مردان خانواده ارث ببرند روز به روز بیشتر می شود، آیا راهکاری وجود دارد قبل از اینکه قانون تغییر کند بتوان ارث را به صورت مساوی بین زن و مرد تقسیم کرد؟
پاسخ: زن در جایگاه همسر و خواهر (فرزند و دختر خانواده) نصف مرد ارث می برد. با این حال اما راهکارهایی می توان ارائه داد که زنان را به ارث برابر برساند: راه حل اول این است که هر فرد مسلمان می تواند 3/1 اموالش را وصیت کند . حال قانون گذار می تواند این وصیت را مفروض فرض کند یعنی فرض را براین بگذارد که همه ی مردان ایرانی تصمیم گرفته اند که 3/1 اموال خود را به نفع دختران و همسران خود وصیت کنند، وقتی این 3/1 به نفع زنان وصیت بشود آنگاه تفاوت نقصان ارث آنها کاهش می یابد حتی در بعضی موارد ارث دختران بیشتر از پسران می شود. راه بعدی این است که مرد وصیت کند که دختر و پسرم به یک میزان ارث ببرند. سومین راه این است که زمانی که پدر زنده است اموالش را به صورت مساوی بین فرزنداش تقسیم کند. کسی که زنده است می تواند این کار بکند. حالا برای اینکه فرزندانش از این مسئله سوء استفاده نکنند، عین ملک (مثلا آپارتمان) را به نام فرزندش بکند اما انتفاع عمری (یعنی حق منافع) آن را تا زمانی که زنده است برای خودش نگه دارد. در این صورت فرزند نمی تواند ارث را بفروشد و پدر منافع آن را خواهد داشت که بعد از فوت، فرزندان صاحب آن می شوند. در مورد همسر هم می تواند همین کار را بکند. مثلا می تواند ملک را به نام همسرش کند و یا انتفاع عمری ملک را به همسرش ببخشد تا زمانی که زنده است. راه دیگر هم بحث دارایی مشترک پس از ازدواج است. یعنی اگر زن و مرد توافق کنند که اموالی که پس از ازدواجشان حاصل می شود بین هر دو به صورت مساوی تقسیم شود اگر مرد فوت کند نصف اموال زندگی مشترک متعلق به زن خواهد بود که این دارایی مشترک ما به تفاوت ارث را می پوشاند.
پرسش: آیا این راهکار وصیت 3/1 که مفروض فرض شود در کشوری اسلامی تا کنون اجرا شده ؟
پاسخ: بله. مثلا در مصر وصیت مفروض را به اجرا می گذارند. و بطور کلی دولت فرض را بر این می گیرد که مردی که فوت شده و باید اموالش بین ورثه تقسیم شود، آدم روشنفکری بوده و 3/1 از اموالش را به نام دختر و زنش وصیت کرده است. این یکی از راه هایی است که ما به تفاوت ارث را با آن پوشانده اند.
پرسش: همان طور که گفتید زن از زمین ارث نمی برد آیا پدر می تواند با وصیت کردن قبل از مرگ این مسئله را حل کند؟
پاسخ: طبق قانون در شیعه، زن، نه به عنوان دختر یا فرزند متوفی، بلکه به عنوان همسر نمی تواند از زمین ارث ببرد. اگر مرد زمانی که زنده است قسمتی از این زمین را به نام همسرش کند مشکل حل می شود. بعد از مرگ مرد راهکاری نیست مگر اینکه در بعضی از موارد دیده شده که ورثه توافق می کنند که به میزان مساوی اموال را تقسیم کنند.
پرسش: این راهکارها می تواند جایگزینی برای تغییر قانون باشد، چون گروهی از افراد در دفاع از وضع موجود نسبت به انتقاداتی که می شود می گویند که فرهنگ جامعه بالا رفته و با وجود قانون نابرابر ارث زن و مرد، بسیاری اموالشان را به صورت مساوی تقسیم می کنند ؟
پاسخ: نه خیر چون درصد این افراد خیلی بالا نیست. تا آن جایی که اطلاع دارم فقط در قشر متوسط و روشنفکر هست که ارث را به صورت مساوی تقسیم می کنند و این مسئله عمومیت ندارد
پرسش: مشکل ارث نبردن زنان از زمین آیا جایی تا به حال به صورت حاد خود را نشان داده است؟
پاسخ: بله، درشهرستان بم، شهرهای شمالی و یا خوزستان که زمین ها گندم کاری و صیفی کاری است و باغداری شایع نیست زنان از این زمین ارث نمی برند و بنابراین آنها هیچی ندارند. ا این مشکل در شهر بم خود را بیشتر نشان داد به این خاطر که ساختمان ها خراب شد و زمین باقی ماند و چون زن زمینی نداشت نمی توانست سرپناهی برای خود بسازد. (در قانون آمده که زنان از اعیانی ارث می برند). بعضی از این زنان دخترو پسر خود را از دست داده بودند و ورثه شوهر متوفی خانواده شوهر مثل بردار و خواهر ش هستند و مشخص نیست که آنها از زمین به زن سهمی بدهند یا نه .. جاهایی که عرصه فقط برای کشت و زرع های فصلی استفاده می شود زنان ارث نمی برند. بطور مثال می توانم بگویم که من در یک روستا یی شاهد بودم که شوهر زنی فوت کرد و چند هکتار هم زمین داشت و پسر به مادرش گفت که به تو هیچی ارث نمی رسد و باید بروی منتهی دخترها سهم خودشان را به مادر بخشیدند تا او سرپناهی در این زمین برای خود بسازد. اگر دخترانش این کار را نمی کردند این زن آواره می شد. در دفاع از این ارث نبردن زنان از زمین می گویند زمین اصالت دارد و امکان دارد زن ازدواج کند و مرد غریبه ای صاحب زمینی شود که به سلسله ما تعلق ندارد.
پرسش: در جریان ارث نبردن زنان از زمین مثال هایی که زدید مربوط به روستاها بود. آیا این مسئله در شهرها هم وجود دارد؟
پاسخ: بله. وقتی زمینی وجود داشته باشد که ساختمان آن کلنگی باشد زن فقط از آن ساختمان ارث می برد که ارزش چندانی ندارد. مثلا یک زمین هزار متری در فرشته رو فرض بگیرید که امکان دارد چند میلیارد تومان قیمتش باشد. ساختمان کلنگی آن حتی امکان دارد ارزشش صد میلیون تومان هم نباشد که زن از 8/1 آن ارث می برد.(حدودا ده میلیون تومان) قانون هم هیچ حمایتی از این زن نمی کند مگر اینکه زن مهریه سنگینی داشته باشد. گذشته از موانع طلاق برای زنها، یکی از دلایلی که زنان در اول ازدواج مهریه های سنگین تعیین می کنند همین است. چون وقتی مرد فوت می کند اولین چیزی که از ماترک باید پرداخت شود مهریه است. مهریه جزء دیون رسمی است. حتی در مواردی ماترک جوابگوی مهریه های سنگین نیست و همه چیز را زن می برد. این به نوعی افراط است. به همین دلیل قانونگذار باید نیازهای جامعه را نگاه کند مثلا تصور کنید مردی فوت کند با چند تا فرزند و حالا این بچه ها متعلق به زن باشند یا نباشند. مهریه سنگین در حدود 150 میلیون باشد و متوفی فقط آپارتمانی داشته باشد که 100 میلیون قیمت آن باشد. فرزندان هیچ ارثی نمی برند. آنها چه جوری باید بزرگ شوند؟ مسئله افراط و تفریط اینجاست که خود را نشان می دهد. وقتی قانونگذار می گوید نمی توان دست به قانون ارث زد، زن هم راه گریز پیدا می کند که همین مهریه های سنگین است که ممکن است این عوارض را داشته باشد.
پرسش: آیا راه های دیگری به غیر از مورد مهریه هم دیده شده است؟
پاسخ: بله. مثلا بعضی از زنان یک چک از همسرشان می گیرند و بعد از مرگ به اجرا می گذارند که اصلا راه حل های خوبی برای تصاحب دارایی فرد نیست. به نظر من بهترین راه این است که قبل از اینکه قانون ارث تغییر کند ، مردان زنان را شریک زندگی خود بدانند. هر چیزی خریداری می شود به صورت نصف نصف باشد که این امر موجب می شود اعتماد به نفس زن افزایش یابد وضمنا دغدغه آینده را هم نداشته باشد.
پرسش: بر اساس فقه شیعه و منابع شرعی امکان بازنگری در قوانین ارث به نفع زنان وجود دارد؟
پاسخ: چون تنظیم فصل ارث در قانون مدنی بر اساس فقه امامیه تصویب شده است در حال حاضر برای اصلاح قانون نیاز به نظرات فقهی است. برای نظرات فقهی هم بعضی از افراد گفتند که ما منکر نظرات نمی شویم بلکه راهکارهایی پیدا کنیم (مثل وصیت مفروض یا تقسیم اموال پیش از مرگ) که به وسیله آنها این ما به تفاوت بین زن و مرد را از بین ببریم. مگر اینکه قانونگذار تصمیم بگیرد در بخش ارث که از احکام امضایی است تغییراتی بدهد.چرا که برخی عقیده دارند در احکام ارث با توجه به نیاز و شرایط جامعه می توان جرح و تعدیل هایی داد. چون جزو احکام امضایی هستند، احکام امضایی احکامی هستند که قبل از اسلام هم وجود داشته و با آمدن اسلام آن را به همان صورت و یا با وضعیت بهتری آن امضا شده است. یک سری از احکام هست که قبل از اسلام نبوده و اسلام آنها را آورده مثل نماز. قبل از اسلام زن را مردان عرب به ارث می بردند اما اسلام گفت که زن را نه تنها مردان نمی توانند ارث برند بلکه به او ارث هم تعلق می گیرد و به این صورت آن را تعدیل و امضا کرد . این کار را دولت به کمک فقها می تواند انجام دهد. از سوی دیگر حتی در مسائلی که می گویند نص صریح قرآن است بحثی داریم که در بعضی از احکام با توجه به ضرورت های زمان و مکان می توانیم تغییراتی بدهیم البته این را فقها تشخیص می دهند که در کجا ضرورت ها ایجاب می کند که تغییراتی ایجاد شود. در مواردی که احکام، مفسده ای برای جامعه ایجاد می کند، شاید بتوان آنها ار مشمول تغییر دانست مثل اصل برده داری که در قرآن هم آمده که برده را در قبال کفاره روزه آزاد کنید. الآن ما می بینیم که برده داری در همه ی کشورهای مسلمان نشین ممنوع است. اینجا از اصل سکوت استفاده کردند و مسئله کنار گذاشته شده است. باز هم اگر به فقها رجوع کنیم جایی که می بینیم مفسده ای دارد شاید بتوانیم از اصل تعطیلی یا سکوت که آقای سروش هم به آن اشاره می کند، استفاده کنیم. شاید در این موارد هم بتوان به علت حضور زن در جامعه و تبدیل شدن او به بازوی اقتصادی از اصل تعطیل نمودن آن برای مدتی صحبت کرد.
پرسش: زنان معمولا جزو فقیرترین اقشار جامعه هستند. نابرابری در ارث چقدر در این وضعیت تاثیر داشته است و باعث عدم مشارکت آنان در گردش دارایی و ثروت شده است؟
پاسخ: معمولا می گویند که چون زن در دارایی اش مستقل است، نفقه نمی پردازد و مهریه می گیرد، پس دارایی زن بیشتر از مردان است. ولی اگر ما در کشور خودمان آماری بگیریم به این صورت نیست. مثلا در یک مقاله آمده بود که در جهان 2 درصد دارایی ها به نام زنان است. در کشور ما هم وضعیت مساعد نیست چون ممکن است برخی از زنان ازدواج نکنند و مهریه ای هم در کار نباشد ، یا مهریه ای که می گذارند زیاد قابل توجه نباشد و یا نفقه در کشور ما موضوعیت چندانی ندارد. با وجود همه ی اینها نقصان ارث هم باعث می شود مردان بیشتر از زنان ارث ببرند و قدرت و دارایی آنها هم بیشتر باشد. بنابراین این بازوی اقتصادی زنان را همیشه ضعیف کرده است. خصوصا در جامعه ما که نان آور مردان شناخته شده اند و زنان در وهله دوم قرار دارند. حتی درکسب اولویت های کاری و اشتغال زایی زنان شانس کمتری نسبت به مردان دارند.با تشکر از خانم زهره ارزنی به خاطر اطلاعاتی که در مورد ارث دادند .زهره ارزني از وكلاي فعال جنبش زنان است. او به رغم ظاهر بسيار جوانش ، 19 سال است كه تجربه کاروكالت دارد و چندین سال در دفتر خانم مهرانگيز كار کار کرده است و اينك هر دو از وزنه هاي قوي جنبش زنان ايران هستند.
زهره ارزني از اعضاي اوليه كمپين يك ميليون امضا است و در اين مدت هميشه چه در ارتباط با كمپين و چه در ارتباط با مسايل شخصي و حقوقي پاسخگوي اعضا كمپين بوده است.
از اين رو ایشان اولين حقوقداني هستند كه كار گروه ارث برابر براي بالا بردن آگاهي هاي عمومي در نظر گرفت كه مزاحم وقت شان شود . با تشكر از وقتي كه در اختيار ما قرار دادند اولين پرسش اينست كه:
مبناي قانون ارث در قانون مدني ما چيست؟
پاسخ: مبناي قانون ارث در قانون مدني ايران دين اسلام است. كه البته در دوره رضا شاه اين قانون نوشته شده. از سال 1306 تا 1311 قانون مدني ايران تدوين شد و بعد از آن تعدادي از قوانين تغيير كرد. ولي قانون ارث دست نخورده باقي مانده. البته تغيير جزيي كرده ولي اين تغيير مربوط به سهم الارث نيست.

پرسش: ديدگاه فقها در رابطه با ارث چگونه است؟
پاسخ: سه نظر بين فقها وجود دارد.
نظر اول اينست كه زن از همه اموال ارث مي برد. (مثل مسلمانان اهل سنت)
نظر دوم مي گويد زن ( اگر از شوهر متوفی )فرزند داشته باشد از تمام اموال و اگر فرزند نداشته باشد از اعياني ارث مي برد.
نظر سوم اينست كه زن چه فرزند داشته باشد چه نداشته باشد از زمين ارث نمي برد.
و متأسفانه نظر سوم را در تدوين قانون مدني ملاك قرار داده اند و تا به امروز هم تغييري نكرده است.

پرسش: در مورد اقليت هاي مذهبي ارث چگونه تقسيم مي شود؟
پاسخ: اقليت هاي مذهبي بر اساس قانون مدنی در زمینه احوال شخصيه براساس دستورات مذهبی خودشان عمل می کنند مثل ازدواج و طلاق و تقسيم ارث . مثلاً‌در مسيحيت، همه افراد خانواده ارث برابر مي برند مگر متوفي وصيت كرده باشد. در قوانين كليمي، فرزندان ذكور وارث والدين هستند و پسر بزرگ دو برابر پسر يا پسران كوچكتر ارث مي برد، دختر ارث نمي برد ولي جهيزيه ي قابل توجهي مي برد و برادر موظف است خرج خواهر را بدهد. البته شوهر مي تواند نصف اموال خود را به نفع زن صلح كند. آئین نامه زرتشتیان در مورد ارث که سال 1386 تغيير كرد ه است و همه وراث ارث برابر می برند منتهی قبل از این اصلاح مردان دو برابر زنان ارث می بردند . پس در تمام اديان بايد تلاش شود تا دختر و پسر، و زن و مرد ارث برابر ببرند. اگر قانون براساس دين باشد، حتماً بايد اين تلاش ها ادامه پيدا كند تا عدالت در خانواده مطابق استاندارد های جامعه امروز رعايت شود.

پرسش: آيا در ايران تا كنون تلاشي صورت گرفته تا ارث در بين خانواده برابر شود.؟
پاسخ: در اين مورد خير. ولي اين كه زن از زمين ارث ببرد، يعني از كليه اموال شوهر ارث ببرد. نه فقط اعياني و اموال منقول . و یا در صورتیکه زن تنها وارث مرد باشد تمام اموال شوهر را ارث ببرد، در مجلس ششم در قانون مدنی این ا صلاحات را انجام دادند اما به تائید شورای نگهبان نرسید و موضوع مسکوت ماند . در مجلس هفتم هم لايحه اي در مورد ارث بري زن از زمين ارائه شده كه فعلاً آن هم مسكوت گذاشته شده است.

پرسش: در مورد زن بدون ورثه ممكن است توضيح بيشتري بفرماييد؟
پاسخ: اين قانون خيلي جالب است بدين معنا كه اگر زن و مردي ورثه نداشته باشند و زن فوت كند، تمام اموالش به شوهرش مي رسد و اگر مرد فوت كند يك چهارم اموال شوهر به زن و سه چهارم به دولت مي رسد.
پرسش: خانواده هایی که می خواهند دختران و زنانشان به صورت برابر با مردان خانواده ارث ببرند روز به روز بیشتر می شود، آیا راهکاری وجود دارد قبل از اینکه قانون تغییر کند بتوان ارث را به صورت مساوی بین زن و مرد تقسیم کرد؟
پاسخ: زن در جایگاه همسر و خواهر (فرزند و دختر خانواده) نصف مرد ارث می برد. با این حال اما راهکارهایی می توان ارائه داد که زنان را به ارث برابر برساند: راه حل اول این است که هر فرد مسلمان می تواند 3/1 اموالش را وصیت کند . حال قانون گذار می تواند این وصیت را مفروض فرض کند یعنی فرض را براین بگذارد که همه ی مردان ایرانی تصمیم گرفته اند که 3/1 اموال خود را به نفع دختران و همسران خود وصیت کنند، وقتی این 3/1 به نفع زنان وصیت بشود آنگاه تفاوت نقصان ارث آنها کاهش می یابد حتی در بعضی موارد ارث دختران بیشتر از پسران می شود. راه بعدی این است که مرد وصیت کند که دختر و پسرم به یک میزان ارث ببرند. سومین راه این است که زمانی که پدر زنده است اموالش را به صورت مساوی بین فرزنداش تقسیم کند. کسی که زنده است می تواند این کار بکند. حالا برای اینکه فرزندانش از این مسئله سوء استفاده نکنند، عین ملک (مثلا آپارتمان) را به نام فرزندش بکند اما انتفاع عمری (یعنی حق منافع) آن را تا زمانی که زنده است برای خودش نگه دارد. در این صورت فرزند نمی تواند ارث را بفروشد و پدر منافع آن را خواهد داشت که بعد از فوت، فرزندان صاحب آن می شوند. در مورد همسر هم می تواند همین کار را بکند. مثلا می تواند ملک را به نام همسرش کند و یا انتفاع عمری ملک را به همسرش ببخشد تا زمانی که زنده است. راه دیگر هم بحث دارایی مشترک پس از ازدواج است. یعنی اگر زن و مرد توافق کنند که اموالی که پس از ازدواجشان حاصل می شود بین هر دو به صورت مساوی تقسیم شود اگر مرد فوت کند نصف اموال زندگی مشترک متعلق به زن خواهد بود که این دارایی مشترک ما به تفاوت ارث را می پوشاند.
پرسش: آیا این راهکار وصیت 3/1 که مفروض فرض شود در کشوری اسلامی تا کنون اجرا شده ؟
پاسخ: بله. مثلا در مصر وصیت مفروض را به اجرا می گذارند. و بطور کلی دولت فرض را بر این می گیرد که مردی که فوت شده و باید اموالش بین ورثه تقسیم شود، آدم روشنفکری بوده و 3/1 از اموالش را به نام دختر و زنش وصیت کرده است. این یکی از راه هایی است که ما به تفاوت ارث را با آن پوشانده اند.
پرسش: همان طور که گفتید زن از زمین ارث نمی برد آیا پدر می تواند با وصیت کردن قبل از مرگ این مسئله را حل کند؟
پاسخ: طبق قانون در شیعه، زن، نه به عنوان دختر یا فرزند متوفی، بلکه به عنوان همسر نمی تواند از زمین ارث ببرد. اگر مرد زمانی که زنده است قسمتی از این زمین را به نام همسرش کند مشکل حل می شود. بعد از مرگ مرد راهکاری نیست مگر اینکه در بعضی از موارد دیده شده که ورثه توافق می کنند که به میزان مساوی اموال را تقسیم کنند.
پرسش: این راهکارها می تواند جایگزینی برای تغییر قانون باشد، چون گروهی از افراد در دفاع از وضع موجود نسبت به انتقاداتی که می شود می گویند که فرهنگ جامعه بالا رفته و با وجود قانون نابرابر ارث زن و مرد، بسیاری اموالشان را به صورت مساوی تقسیم می کنند ؟
پاسخ: نه خیر چون درصد این افراد خیلی بالا نیست. تا آن جایی که اطلاع دارم فقط در قشر متوسط و روشنفکر هست که ارث را به صورت مساوی تقسیم می کنند و این مسئله عمومیت ندارد
پرسش: مشکل ارث نبردن زنان از زمین آیا جایی تا به حال به صورت حاد خود را نشان داده است؟
پاسخ: بله، درشهرستان بم، شهرهای شمالی و یا خوزستان که زمین ها گندم کاری و صیفی کاری است و باغداری شایع نیست زنان از این زمین ارث نمی برند و بنابراین آنها هیچی ندارند. ا این مشکل در شهر بم خود را بیشتر نشان داد به این خاطر که ساختمان ها خراب شد و زمین باقی ماند و چون زن زمینی نداشت نمی توانست سرپناهی برای خود بسازد. (در قانون آمده که زنان از اعیانی ارث می برند). بعضی از این زنان دخترو پسر خود را از دست داده بودند و ورثه شوهر متوفی خانواده شوهر مثل بردار و خواهر ش هستند و مشخص نیست که آنها از زمین به زن سهمی بدهند یا نه .. جاهایی که عرصه فقط برای کشت و زرع های فصلی استفاده می شود زنان ارث نمی برند. بطور مثال می توانم بگویم که من در یک روستا یی شاهد بودم که شوهر زنی فوت کرد و چند هکتار هم زمین داشت و پسر به مادرش گفت که به تو هیچی ارث نمی رسد و باید بروی منتهی دخترها سهم خودشان را به مادر بخشیدند تا او سرپناهی در این زمین برای خود بسازد. اگر دخترانش این کار را نمی کردند این زن آواره می شد. در دفاع از این ارث نبردن زنان از زمین می گویند زمین اصالت دارد و امکان دارد زن ازدواج کند و مرد غریبه ای صاحب زمینی شود که به سلسله ما تعلق ندارد.
پرسش: در جریان ارث نبردن زنان از زمین مثال هایی که زدید مربوط به روستاها بود. آیا این مسئله در شهرها هم وجود دارد؟
پاسخ: بله. وقتی زمینی وجود داشته باشد که ساختمان آن کلنگی باشد زن فقط از آن ساختمان ارث می برد که ارزش چندانی ندارد. مثلا یک زمین هزار متری در فرشته رو فرض بگیرید که امکان دارد چند میلیارد تومان قیمتش باشد. ساختمان کلنگی آن حتی امکان دارد ارزشش صد میلیون تومان هم نباشد که زن از 8/1 آن ارث می برد.(حدودا ده میلیون تومان) قانون هم هیچ حمایتی از این زن نمی کند مگر اینکه زن مهریه سنگینی داشته باشد. گذشته از موانع طلاق برای زنها، یکی از دلایلی که زنان در اول ازدواج مهریه های سنگین تعیین می کنند همین است. چون وقتی مرد فوت می کند اولین چیزی که از ماترک باید پرداخت شود مهریه است. مهریه جزء دیون رسمی است. حتی در مواردی ماترک جوابگوی مهریه های سنگین نیست و همه چیز را زن می برد. این به نوعی افراط است. به همین دلیل قانونگذار باید نیازهای جامعه را نگاه کند مثلا تصور کنید مردی فوت کند با چند تا فرزند و حالا این بچه ها متعلق به زن باشند یا نباشند. مهریه سنگین در حدود 150 میلیون باشد و متوفی فقط آپارتمانی داشته باشد که 100 میلیون قیمت آن باشد. فرزندان هیچ ارثی نمی برند. آنها چه جوری باید بزرگ شوند؟ مسئله افراط و تفریط اینجاست که خود را نشان می دهد. وقتی قانونگذار می گوید نمی توان دست به قانون ارث زد، زن هم راه گریز پیدا می کند که همین مهریه های سنگین است که ممکن است این عوارض را داشته باشد.
پرسش: آیا راه های دیگری به غیر از مورد مهریه هم دیده شده است؟
پاسخ: بله. مثلا بعضی از زنان یک چک از همسرشان می گیرند و بعد از مرگ به اجرا می گذارند که اصلا راه حل های خوبی برای تصاحب دارایی فرد نیست. به نظر من بهترین راه این است که قبل از اینکه قانون ارث تغییر کند ، مردان زنان را شریک زندگی خود بدانند. هر چیزی خریداری می شود به صورت نصف نصف باشد که این امر موجب می شود اعتماد به نفس زن افزایش یابد وضمنا دغدغه آینده را هم نداشته باشد.
پرسش: بر اساس فقه شیعه و منابع شرعی امکان بازنگری در قوانین ارث به نفع زنان وجود دارد؟
پاسخ: چون تنظیم فصل ارث در قانون مدنی بر اساس فقه امامیه تصویب شده است در حال حاضر برای اصلاح قانون نیاز به نظرات فقهی است. برای نظرات فقهی هم بعضی از افراد گفتند که ما منکر نظرات نمی شویم بلکه راهکارهایی پیدا کنیم (مثل وصیت مفروض یا تقسیم اموال پیش از مرگ) که به وسیله آنها این ما به تفاوت بین زن و مرد را از بین ببریم. مگر اینکه قانونگذار تصمیم بگیرد در بخش ارث که از احکام امضایی است تغییراتی بدهد.چرا که برخی عقیده دارند در احکام ارث با توجه به نیاز و شرایط جامعه می توان جرح و تعدیل هایی داد. چون جزو احکام امضایی هستند، احکام امضایی احکامی هستند که قبل از اسلام هم وجود داشته و با آمدن اسلام آن را به همان صورت و یا با وضعیت بهتری آن امضا شده است. یک سری از احکام هست که قبل از اسلام نبوده و اسلام آنها را آورده مثل نماز. قبل از اسلام زن را مردان عرب به ارث می بردند اما اسلام گفت که زن را نه تنها مردان نمی توانند ارث برند بلکه به او ارث هم تعلق می گیرد و به این صورت آن را تعدیل و امضا کرد . این کار را دولت به کمک فقها می تواند انجام دهد. از سوی دیگر حتی در مسائلی که می گویند نص صریح قرآن است بحثی داریم که در بعضی از احکام با توجه به ضرورت های زمان و مکان می توانیم تغییراتی بدهیم البته این را فقها تشخیص می دهند که در کجا ضرورت ها ایجاب می کند که تغییراتی ایجاد شود. در مواردی که احکام، مفسده ای برای جامعه ایجاد می کند، شاید بتوان آنها ار مشمول تغییر دانست مثل اصل برده داری که در قرآن هم آمده که برده را در قبال کفاره روزه آزاد کنید. الآن ما می بینیم که برده داری در همه ی کشورهای مسلمان نشین ممنوع است. اینجا از اصل سکوت استفاده کردند و مسئله کنار گذاشته شده است. باز هم اگر به فقها رجوع کنیم جایی که می بینیم مفسده ای دارد شاید بتوانیم از اصل تعطیلی یا سکوت که آقای سروش هم به آن اشاره می کند، استفاده کنیم. شاید در این موارد هم بتوان به علت حضور زن در جامعه و تبدیل شدن او به بازوی اقتصادی از اصل تعطیل نمودن آن برای مدتی صحبت کرد.
پرسش: زنان معمولا جزو فقیرترین اقشار جامعه هستند. نابرابری در ارث چقدر در این وضعیت تاثیر داشته است و باعث عدم مشارکت آنان در گردش دارایی و ثروت شده است؟
پاسخ: معمولا می گویند که چون زن در دارایی اش مستقل است، نفقه نمی پردازد و مهریه می گیرد، پس دارایی زن بیشتر از مردان است. ولی اگر ما در کشور خودمان آماری بگیریم به این صورت نیست. مثلا در یک مقاله آمده بود که در جهان 2 درصد دارایی ها به نام زنان است. در کشور ما هم وضعیت مساعد نیست چون ممکن است برخی از زنان ازدواج نکنند و مهریه ای هم در کار نباشد ، یا مهریه ای که می گذارند زیاد قابل توجه نباشد و یا نفقه در کشور ما موضوعیت چندانی ندارد. با وجود همه ی اینها نقصان ارث هم باعث می شود مردان بیشتر از زنان ارث ببرند و قدرت و دارایی آنها هم بیشتر باشد. بنابراین این بازوی اقتصادی زنان را همیشه ضعیف کرده است. خصوصا در جامعه ما که نان آور مردان شناخته شده اند و زنان در وهله دوم قرار دارند. حتی درکسب اولویت های کاری و اشتغال زایی زنان شانس کمتری نسبت به مردان دارند.با تشکر از خانم زهره ارزنی به خاطر اطلاعاتی که در مورد ارث دادند .

No comments: